English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
upmost U عالی ترین بالاترین درجه
admiral U عالی ترین افسرنیروی دریایی
admirals U عالی ترین افسرنیروی دریایی
localization U تمرکز درنقطه بخصوصی محلی کردن
high fidelity U ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
concentrate U تمرکز دادن تمرکز اتش تمرکز قوا
concentrating U تمرکز دادن تمرکز اتش تمرکز قوا
concentrates U تمرکز دادن تمرکز اتش تمرکز قوا
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
state of the art U جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
concentrations U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentration U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
kite and kin U کس وکار
synchronizing mechanism U ساز وکار همزمانی
business cycle U دور کسب وکار
probation U دوره ازمایش وکار اموزی
work out U در اثرزحمت وکار ایجاد کردن
extensive cultivation U توسعه همه جانبه کشت وکار
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost U پایین ترین زیر ترین
lawmerchant U حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
custom of a trade U عادت یک تجارت اصول متداول تجارت
cal. U مخفف کالیفرنیا
cals U مخفف کالیفرنیا
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
bitblt U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
california psychological inventory U پرسشنامه روانی کالیفرنیا
california achievement tests آزمونهای پیشرفت کالیفرنیا
jack mackerel U ماهی ازاد کالیفرنیا
second world U جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
california bearing ratio U توان باربری نسبی کالیفرنیا
advanced level U پایه مهارت عالی در سطح عالی
california tests of personality U ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
berkeley unix U گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
toyon U درخت راج سفید گل سواحل کالیفرنیا
on an even keel <idiom> U به ترتیب عالی یا محیطی عالی
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
localism U ایین محلی علاقه محلی
atlas U فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases U فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
local posts U پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
techs U تکنولوژی
tech U تکنولوژی
technologies U تکنولوژی
technology U تکنولوژی
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
soft technology U تکنولوژی نرم
technology transfer U انتقال تکنولوژی
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
information technology U تکنولوژی اطلاعات
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
neutral technology U تکنولوژی خنثی
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
technologies U ابزارشناسی تکنولوژی
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
architectonic U تکنولوژی ساختمان
electrotechnology U تکنولوژی برق
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
elecric technology U تکنولوژی برق
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
technology U دانش فنی تکنولوژی
technologies U دانش فنی تکنولوژی
labor augmenting tednological progress U پیشرفت تکنولوژی کارافزا
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
globe valve U شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
globe valve U شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
mcc U انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
famos U Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
reprographics U تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
concentrations U تمرکز
yeep joung U تمرکز
focusing U تمرکز
centering U تمرکز
concentration U تمرکز
centralization U تمرکز
centralisation U تمرکز
centralists U طرفدار تمرکز
centralist U طرفدار تمرکز
horizontal integration U تمرکز افقی
cost center U تمرکز هزینه
ionic focusing U تمرکز با گاز
gas focusing U تمرکز با گاز
centered U تمرکز یافتن
centers U تمرکز یافتن
stress concentration U تمرکز تنش
electron focusing U تمرکز الکترون
electrostatic focusing U تمرکز الکتروستاتیکی
centred U تمرکز یافتن
centre U تمرکز یافتن
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
focusing control U تنظیم تمرکز
visual focusing U تمرکز دیداری
concentrate U تمرکز کردن
concentrate U تمرکز دادن
centering tool U ابزار تمرکز
center spuare U زاویه تمرکز
center U تمرکز یافتن
concentrates U تمرکز کردن
cathexis U تمرکز روانی
concentrates U تمرکز دادن
concentrating U تمرکز کردن
concentration of fire U تمرکز اتش
concentrating U تمرکز دادن
focusing coil U پیچک تمرکز
concentration ratio U نسبت تمرکز
concentration ratio U نرخ تمرکز
totalitarianism U تمرکز گرایی
concentative U تمرکز دهنده
post deflection focusing U تمرکز پس از انحراف
data concentration U تمرکز داده
line concentrator U تمرکز کننده خط
decentralization U عدم تمرکز
retaining U تمرکز دادن
retained U تمرکز دادن
retain U تمرکز دادن
crossover U تمرکز نخستین
focalization U تمرکز در کانون
retains U تمرکز دادن
concentrations U تمرکز عده ها
degree of centralization U درجه تمرکز
automatic focusing U تمرکز خودکار
period of concentration U زمان تمرکز
electromagnetic focusing U تمرکز الکترومغناطیسی
magnetic focusing U تمرکز الکترومغناطیسی
concentration U تمرکز عده ها
computer output microfilm U فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
concentrating U تمرکز دادن تغلیظ
concentration area U منطقه تمرکز اتش
decentralising U عدم تمرکز دادن
masses U تمرکز قوای جنگی
centralized design U طراحی تمرکز یافته
decentralizes U عدم تمرکز دادن
concentrates U تمرکز دادن تغلیظ
decentralizing U عدم تمرکز دادن
decentralize U عدم تمرکز دادن
decentralised U عدم تمرکز دادن
massing U تمرکز قوای جنگی
decentralises U عدم تمرکز دادن
massing of fire U تمرکز دادن اتشها
bourrelet U ورم تمرکز گلوله
mass U تمرکز قوای جنگی
critical concentration U میزان تمرکز بحرانی
self focus U تنظیم تمرکز خودکار
concentrate U تمرکز دادن تغلیظ
backmost U پس ترین
centralises U تمرکز دادن تمرکزی کردن
centralizes U تمرکز دادن تمرکزی کردن
concenter U تمرکز دادن تغلیظ کردن
centralize U تمرکز دادن تمرکزی کردن
centralizing U تمرکز دادن تمرکزی کردن
centralised U تمرکز دادن تمرکزی کردن
centralising U تمرکز دادن تمرکزی کردن
electron beam focusing U تمرکز دهی اشعه الکترونی
authoritarianism U فلسفهء تمرکز قدرت یا استبداد
centralism U سیستم تمرکز در اداره مملکت
world U جهان
vales U جهان
vale U جهان
universe U جهان
macrocosms U جهان
worlds U جهان
macrocosm U جهان
computer input microfilm U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
cim U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
most important <adj.> U مهم ترین
lattermost U پست ترین
best U عظیم ترین
furthest U پیشرفته ترین
arrant U بدنام ترین
middlemost U میان ترین
downmost U پایین ترین
bottommost U پایین ترین
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com